
نقد و بررسی بازی Death Stranding
همواره در هر صنعتی که فعالیت کنید، انتخاب و پیش رفتن در مسیری که باید در آن دست به نوآوری بزنید، ریسک زیادی دارد. اینکه بخواهید همیشه یک روال یکنواخت را در پیش بگیرید و هر سال یک مدیوم یکسان را با شاخ و برگ دادن روانه بازار کنید و در انتها میلیونها دلار پول به جیب بزنید، اصلا کار سختی نیست. اما هر صنعتی نیاز به تغییر و تحول دارد که البته این تغییرات همیشه باب میل همه نیست. هیدئو کوجیما با بازی Death Stranding و شعار اتصال دوباره یک دنیای ویران شده، اثر اکشن ماجراجویی متفاوتی را خلق کرده است که تبدیل به یک محصول کاملا سلیقهای شده است. این بازی توانایی این را دارد که برخی از گیمرها را ساعتها سرگرم خود کند یا از طرف دیگر آنقدری حوصله گیمر را سر ببرد که در نهایت دیسک را از کنسول خارج و بازی را کلا پاک کند.
عنوان Death Stranding، خاصترین تجربه سال و متفاوتترین بازی نسل هشتم است. Death Stranding عنوانی است که در زمینههای مختلف بر خلاف سنت همیشگی و آشنا در صنعت گیم عمل کرده و مسیر منحصربفردی را طی میکند. اما مسئله این است که متفاوت بودن همیشه به معنی فوقالعاده بودن نیست. خاص بودن یک اثر یا کلا هر چیزی، یک شمشیر دو لبه است، پس نمیتوانیم بگوییم اگر یک اثر خاص است، پس حتما اثری فوق العاده هم هست. این مسئله در مورد Death Stranding هم صادق است. بازیای متفاوت با المانهای نسبتا جدید که در برخی زمینهها کلیشههای مرسوم در بازیهای ویدئویی را در هم میشکند. هرچند که همین دوری از کلیشهها در بعضی قسمتها باعث ضعفهای گستردهای شده است. اگر تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید، در پایان به خوبی مقصود ما از این حرفها را متوجه میشوید.
داستان Death Stranding
Death Stranding داستان آمریکای نابود شده را روایت میکند. آمریکایی که توسط موجوداتی از جهان موازی که با نام BT یا Beached Thing ( استعاره از آبزیانی مانند نهنگها که برای خودکشی به ساحل میآیند) شناخته میشوند، محاصره شده و طی این اتفاق بخش عظیمی از جمعیت خود را از دست داده است. در میان ویرانههای به جا مانده، افرادی وجود دارند که موفق شدهاند از خطرات و تهدیدات BTها در امان بمانند. اکنون این افراد وظیفه بازسازی آمریکا و جهان را بر عهده گرفتهاند.
در بازی خبری از ایالات متحده نیست، زیرا دیگر ایالتی باقی نمانده است. همه قوانین تغییر کرده و دنیا توسط قدرت جدیدی اداره میشود. در این میان شخصیت اصلی ماجرا، یعنی Sam Porter Bridge با بازی بازیگر معروف Norman Reedus، به دستور رئیس جمهور، ماموریت پیدا میکند تا چندین شهر و جمعیت باقی مانده را از شرق تا غرب این قاره پهناور به یکدیگر متصل کند. او معتقد است که انسانها پس از این بلای بزرگ، تنها با انجام این کار است که میتوانند ایستادگی و مقاومت کنند و به زندگی عادی خود بازگردند.
شاید در نگاه اول اینگونه به نظر برسد که باز هم با یک داستان آخرالزمانی کلیشهای روبهرو هستید، داستان انتقام، قهرمان سازی و حوادث عجیب و غریب. اما اصلا اینطور نیست، زیرا Death Stranding به موضوع بازسازی این دنیا میپردازد. شخصیتهای بازی هرکدام هویتی باورپذیر دارند و حتی پرتاگونیستها نیز بر خلاف اکثر بازیهای این سبکی، قهرمان حرفهای یا قاتلی ماهر نیستند. قهرمان داستان یک باربر ساده است که به مرور با قواعد دنیای جدید آشنا میشود. با پیشروی در داستان و آشنایی با شخصیتهای جدیدی مانند Cliff، Fragile و Mama و ...، با هویت واقعی سم، علت تصمیمگیریها و پیش زمینه داستانی بیشتر آشنا میشوید. پرداخت شخصیتها کاملا حرفهای است، مانند سریالی که در هر قسمت ماجرای یک شخص روایت میشود. در Death Stranding نیز هر فصل مختص یک شخصیت است.
داستان Death Stranding عاری از ایراد نیست. یکی از ایراداتی که به این بخش وارد است، سادگی سطح نویسندگی آن است. دیالوگهایی که در جریان گیم پلی روایت میشوند، عمدتا ساده بوده و گاهی در برخی از کات سینها شاهد گفتگوهای عجیبی هستیم که احتمالا علت آن ترجمه داستان از ژاپنی به انگلیسی است. همچنین روایت کلی داستان از طریق کات سینها صورت میگیرد که در برخی از موارد، مدت زمان این میان پردهها میتواند طولانی شود که همین میتواند برای برخی ناخوشایند محسوب شود.
گیم پلی Death Stranding
در نگاه اول، چیزی به غیر از راه رفتن عادی و تحویل محصولات در بازی دیده نمیشود. در اصل هدف اصلی بازی تحویل محصولات و متصل کردن شهرها به یکدیگر است، اما با مرور و با پیشروی در داستان بازی، امکانات ویژهای باز میشود که منجر به عمیقتر شدن تجربه میگردد. اجازه دهید همین اول بگوییم اگر دنبال تیراندازی، انفجار و صحنههای اکشن هستید، Death Stranding انتخاب مناسبی نیست، البته تمام امکانات لازم برای انجام این امور از اواسط بازی به دست بازیکن سپرده میشود. ولی مکانیزم اصلی این بازی حمل و نقل بار و تحویل آن در بهترین شرایط فیزیکی و زمانی است. برای این امر باید سم را تا جایی که میشود به بهترین ابزار مجهز کرد. اما همه چیز به این سادگی نیست. مثلا برای عبور از صخرهها و سطوح ناهوار، باید کفشهای مخصوص و حتی تعدادی زاپاس داشت. زیرا اگر سم کفش خود را از دست بدهد، دیگر نمی تواند سریع حرکت کند و میزان سلامتیاش به مرور کم میشود. در کنار موارد این چنینی، باید همواره مراقب خطر BTها نیز بود.
BTها موجوداتی هستند که از جهانی دیگر به این جهان آمدهاند و با چشم غیر مسلح قابل مشاهده نیستند. به همین دلیل ابزاری به اسم BB یا Bridge Baby خلق شده که به واسطه قرار دادن یک نوزاد در رحمی مصنوعی، میتوان به حضور این موجودات پی برد. BTها نمیتوانند افراد را ببینند، اما به آسانی صدای آنها را میشنوند و درصورتی که فردی را پیدا کنند، در اثر برخورد با او دچار انفجاری بزرگ میشوند که آثار این انفجار تا پایان بازی روی نقشه ماندگار میشود. این موضوع هنگامی دردسرساز میشود که بازیکن تصمیم به کشتن یک انسان بگیرد، چرا که اگر جسد افراد را به کوره های مخصوص نبرید و آنها را نسوزانید، BTها به سرعت آنرا پیدا کرده و منجر به انفجاری عظیم میشوند. به همین دلیل است که بازی همواره بازیکن را به دوری از درگیری و فرار از دشمنان تشویق میکند.
نکته مهم دیگر این است که در حین مقابله با BTها، Muleها و تروریستها، باید همواره حواستان به BB باشد، زیرا با افزایش خطر و استرس، BB دچار وحشت شده و ممکن است کاربرد خود را از دست بدهد. پس اگر نتوانید به خوبی از او مراقبتکنید، ممکن تا قبل از رسیدن به یک پناهگاه او را از دست بدهید و اوقات سختتری را تجربه کنید. با وجود دشمنان متعددی که در بازی وجود دارند، به جرات میتوان گفت دشمن اصلی شما در بازی، محیط و موانع صعب العبوری است که گاهی مجبور به عبور از آنها میشوید.
در قسمتهای مختلف بازی ابزار متنوعی به کمک شما میآیند که منجر به حفظ تازگی گیم پلی و افزایش جذابیت بازی میشوند. شاید در ابتدا کار را با یک طناب و نردبان ساده آغاز کنید، اما در ادامه امکاناتی را به دست میآورید که ارزش همه سختی ها را داشته است. همچنین در کنار این ابزار، میتوانید با ساخت اتوبانی وسیع، از وسایل نقلیه بازی هم استفاده کنید.
همانطور که در بالا گفتیم، در صورت برخورد BTها با انسانها یا اجساد، انفجاری بزرگ رخ میدهد. این اتفاق برای خود سم نیز ممکن است رخ دهد اما مردن در Death Stranding به معنای پایان بازی نیست. شما در این اثر هرگز با صفحه Game Over رو به رو نمیشوید، بلکه به واسطه مجازاتی همچون از دست دادن منابع یا از بین رفتن بخشی از نقشه بازی متوجه میشوید که باید بیشتر مراقب زنده ماندن و دوری از نبرد باشید.
گرافیک Death Stranding
به جرات میتوان گفت بهترین بخش بازی، گرافیک آن است. استودیو کوجیما با استفاده از موتور گرافیکی دسیما، اثری جذاب و چشم نواز خلق کرده است. Death Stranding روی کنسول پلی استیشن 4 پرو، با رزولوشن 4K و نرخ فریم 30 و روی پلی استیشن 4 عادی در حالت 1080p اجرا میشود. بازی چرخه پویا شبانه روز ندارد، اما به جای آن سیستم آب و هوای پویا دارد. از نکات جالب این سیستم میتوان به باران Timefall اشاره کرد که با وقوع آن گیاهان به سرعت شروع به رشد و سپس پژمرده شدن میکنند.
تقریبا ۹۰% بازی در محیطهای طبیعی سرسبز و باز واقع شده و بازیکن اکثر اوقات درحال تماشا کردن مناظر دور دست و محیطهایی وسیع است. ساخت این قسمتها در اکثر بازیها برای سازندهها دشوار است، زیرا به علت کمبود منابع مجبور هستند تا از کیفیت دورنما بکاهند تا به سخت افزار و عملکرد کلی بازی فشار کمتری وارد شود. اما DS کاملا برخلاف این قضیه عمل کرده و سرتاسر محیط، از قسمتهای نزدیک گرفته تا دورترین کوهها و صخرهها، بهترین کیفیت ممکن را دارد. یکی از دلایل این موضوع، خلوت بودن محیطها در مقایسه با سایر عناوین جهان باز است. نکته مثبت قابل توجه دیگر در بخش گرافیک، کیفیت بالای بافتها است. بازی دارای 3 نقشه با حال و هوای متفاوت است که در هر 3 آنها کیفیت بالا به چشم میخورد. همچنین طراحی شخصیتها از دیگر نقاط قوت بازی است. برای تک تک این شخصیتها از مدلها و بازیگرهای واقعی استفاده شده است، اما کیفیت اسکن این افراد به حدی بالا بوده که گاهی اوقات تصور میشود که درحال تماشای یک فیلم واقعی هستیم! سیستم نورپردازی، انیمیشن صورتها و انتقال حس شخصیتها نیز همگی فوقالعاده هستند.
موسیقی و صداگذاری Death Stranding
موسیقی هم مانند گرافیک، یکی از بخشهای خارقالعاده بازی است. در بازی، در کنار خلق موسیقیهای جدید، شاهد حضور گروههایی مانند Chvrches هستیم که باعث خلق لحظات فراموش نشدنی در بازی شدهاند. در اکثر مواقع، موسیقیها هنگامی پخش میشوند که ترکیب آنها با زیباییهای بصری محیط، دچار ایجاد حس آرامش میشود. در مورد صداگذاری هم باید گفت اجرای تک تک بازیکنان فوقالعاده قدرتمند بوده و همه چیز بیش از اینکه حس یک بازی ویدئویی را داشته باشد، حس و حال یک فیلم هالیوودی پر زرق و برق را دارد.
جمع بندی
با توجه به توضیحاتی که داده شد، Death Stranding برای همه ساخته نشده نشده است. این عنوان با سیستم پیشروی نسبتاً کندی که ارائه میدهد، ممکن است برخی از بازیکنان را در اوایل راه خسته کند. اما با وجود نقاط قوت ذکر شده میتوانید یکی از خاصترین عناوین نسل ۸ را از لحاظ بصری، صوتی و در نهایت داستانی را تجربه کنید. در DS گیم پلی در اولویت قرار دارد و بازی هرگز کنترل را در حساسترین لحظات به منظور روایت داستان از شما نمیگیرد. DS سعی میکند تا نسبت به تمامی بازیهای موجود در بازار متفاوت باشد و در این امر نیز موفق عمل میکند، اما درصورتی که برخی از کمبودها در قسمتهایی همچون گیمپلی وجود نداشتند، به عنوانی قدرتمندتر تبدیل میشد.
خرید بازی Death Stranding
فروشگاه گنوپلی یک مرجع دوست داشتنی برای خرید بازیهای پلی استیشن ۴، بازیهای پلی استیشن ۵، بازیهای ایکس باکس وان و بازیهای ایکس باکس های جدید سری ایکس و سری اس است که شما میتوانید بازیهای مورد علاقه خود را خریداری کنید.
یکی از خدمات جالب فروشگاه گنوپلی خرید و فروش بازیهای کارکرده و دست دوم است که شما میتوانید دیسکت بازیهایی که به پایان رساندهاید را از طریق گنوپلی به فروش برسانید و بازیهای جدید که دوست دارید را تهیه کنید.