بررسی بازی life is strange true colors

سری بازیهای Life is Strange پس از اینکه موفق شد با فصل اول خود در سال 2015 به موفقیت غیر قابل باوری دست پیدا کند، توانست به یکی از درخشانترین عناوین تعامل محور صنعت ویدئو گیم تبدیل شود. استودیو دونتناد اینترتیمنت (Dontnod Entertainment) با ترکیب کردن المانهای تعامل محور در یک روایت دلنشین و رازآلود، موفق به جلب رضایت بسیاری از گیمرها شد. بازی تحسین شدهای که ما را به شهر کوچک آریدیا بی (Arcadia Bay) و روابط عاطفی بین دو دوست میبرد. این رابطه عمیق در بستر یک داستان پر از رمز و راز و با ظهور قدرتهای جادویی و عجیبی کاراکتر اصلی، پیچش یافته و به بلوغ میرسید. هرچند نسخههای بعدی این فرنچایز یعنی پیش درآمد بازی (Before the Storm) و نسخه دوم آن یعنی Life Is Strange 2 هرگز نتوانستند به اندازه این عنوان محبوب شوند، اما همچنان Life Is Strange به عنوان یک فرنچایز احساسی موفق جای خود را دل مخاطبان باز کرده است.
ابتدا بیایید نگاهی بیندازیم به تریلر بازی تا ببینیم با چه فضایی روبرو هستیم:
داستان بازی Life Is Strange True Colors
سال گذشته اسکوئر انیکیس (Square Enix) در طی رویداد سالیانه خود، نسخه متفاوت و جدید این سری پرطرفدار را معرفی کرد. Life Is Strange: True Colors سومین سری داستانی از این مجموعه محسوب میشود که روایتگر قصهی دختر جوان 21 سالهای با نام الکساندرا چن است. الکساندرا دختری یتیم است که به دلیل نبود والدین و ناتوانیاش در کنترل قدرت خاصی که دارد، برای سالهای زیادی در یک مرکز مراقبت، تحت نظر بوده است.
الکس یک قدرت عجیب و گاها خطرناک دارد، ویژگی خاص الکس این است که میتواند احساسات افراد را مانند هالهای در اطراف آنها دیده و حتی میتواند آنها را حس کند، همچنین او میتواند با افرادی که احساساتی شدید مثل ترس، خشم، شادی و غم را در وجودشان حس و تجربه میکنند، ارتباط برقرار کرده و تمامی آن احساسات را جذب کند. مثلا اگر در مقابل الکس یک دعوای شدید اتفاق بیفتد، او به طور ناخودآگاه و بدون اراده شخصی، تمامی آن احساسات خشم اشخاص مقابلش را جذب کرده و ممکن است در آن لحظه، به خودش یا دیگران آسیب بزند. الکس این قدرت عجیب را یک نقص و مشکلی قلمداد میکند که موجبات تنهایی وی را فراهم کرده است. هرچند به نظر میرسد این تفکر به واسطه دکتر لین (Dr. Lynn) روانشناس مجموعهای که الکس نیز ساکن آن است، تشدید میشود. او باور دارد آن چه که الکس میبیند تنها وهمی دیداری و نتیجه افسردگی حاصل از زندگی سخت اوست.
روایت بازی از جایی شروع میشود که الکس تصمیم میگیرد از مرکز نگهداری که در آن زندگی میکند، خارج شود و زندگی تازهای را آغاز کند. یک زندگی جدید در شهرک «هِیوِن اسپرینگز / Heaven Springs» جایی که برادرش هم در آنجا زندگی میکند. هیون شهر کوهستانی بسیار کوچکی در شمال کلرود است که مردمانی خونگرم و دوست داشتنی دارد. ساکنین شهر روابطی نزدیک و صمیمی با هم دارند و به یکدیگر کمک میکنند. ملاقات الکس با برادرش گیب (کوتاه شدهی گابریل) و افرادی مثل رایان، گابریل، استف، جِد، ایتان، مک و سایر مردمان شهر در ابتدا بسیار خوشآیند و مثبت است؛ اما رفته رفته و با اتفاقاتی که الکس در مرکز آنها قرار میگیرد، یک قصهی دراماتیک و بسیار گیرا رقم میخورد.
روایت بازی با روندی معقول گیمر را با خود همراه کرده و او را با لایههای زیرین داستان و خود الکس بیشتر آشنا میکند. هرچند برخی بخشهای فرعی داستان شاید جذابیت سایر بخشهای داستان را نداشته باشند، اما تمامی آنها دربرگیرندهی جزییاتی قابل توجه درباره روایت اصلی هستند که نباید از دست بدهید. بازی از حیث داستانی آرامتر و منطقیتر از سایر نسخههای فرنچایز است. در این نسخه با درام پختهتری روبرو هستیم و شخصیت پردازی فوق العاده کاراکترها و دیالوگهای درخشان آنان قطعا از تمام نسخههای Life Is Strange چشمگیرتر است. هرچند که نقاط ضعفی هم در طراحی شخصیتهای منفی داستان دیده میشود. دوستی الکس با شخصیتهای بازی، روال شکل گیری روابط عمیق و عاطفی و تعاملهای واقعیتر در این بازی به هنرمندانهترین شکل ممکن بازگو شده است. اما متاسفانه بخش پنهان ماجرا و درگیریهای آن به خوبی که انتظار میرود پرداخت نشده است و دو قسمت پایانی روالی شتاب زده دارند.
گیم پلی بازی Life Is Strange True Colors
پس از داستان نوبت به بررسی گیم پلی بازی میرسد. به طور کلی این بازی یک بازی تصمیمگیری است، پس گیم پلی نیز روی انتخابهای شما متمرکز شده است. انتخابهای شما در بازی به شدت روی گیم پلی و داستان بازی تأثیر داشته و حتی باعث شده چندین انتهای متفاوت داشته باشد. اما به جز آن به طور کلی شما فعالیت چندانی در این بازی ندارید. سازندگان بازی تلاش کردهاند تا آزادی شما را در آن بیشتر بکنند، اما شرایط به نحوی نیست که شما دستتان از بازی کردن خسته شود. در حقیقت اکثر بازی در Cut sceneها جریان داشته که کمی خسته کننده است. بازی بیشتر از اینکه شما را درگیر خود کند، بیشتر یک تجربه آرامش بخش به حساب میآید. شما به نوعی روی صندلی خود تکیه داده و با تمرکز انتخاب میکنید که الکس چه کند. سازنده این بازی نیز تمام تلاش خود را کرده تا مانع خسته کنندگی این بازی شود. مثلا در بخشی از این بازی شما یک تئاتر بازی کرده که در آن عناصر RPG دیده میشود. هرچند که این مورد جزو معدود موارد هیجان انگیز در True Colors بوده و در بیشتر اوقات شما به معاشرت الکس و تصمیمات او نگاه میکنید.
یکی از بخشهای گیم پلی که جذابیت خاصی دارد، توانایی خاص الکس است. بازی تمام تلاش خود را کرده تا آنچه او حس میکند را به شما انتقال دهد و نسبتاً موفق هم بوده است. برای مثال عصبانیت افراد رنگ قرمز داشته و زمانی که شما انتخاب میکنید تا حس او را درک کنید، انیمیشنهای خاصی اجرا میشود تا بتوانید به طور کامل با این حس خاص الکس ارتباط برقرار کنید.
این مطلب راهم مطالعه کنید: بهترین بازی های مبارزه ای PS4
البته این بازی هم همانند هر بازی دیگری، کاملا بی نقص نیست و ایراداتی دارد. یکی از بزرگترین ایرادات این بازی وجود تعداد زیادی موارد بیهوده است. در حدی که حس میکنید سازنده در تلاش بوده تا True Colors را طولانی کند تا حس یک بسته الحاقی را به گیمر ندهد. مثلا در همان ابتدای بازی شما مشاهده میکنید که الکس قصد دارد کیف خود را خالی کند. او برای هر موردی که از کیف در آورده یک داستان میگوید و یاد یک خاطره میافتد. مشکل اینجاست که به جز یکی از این موارد که Journal او است بقیه اصلاً اهمیتی ندارند، نه در داستان و نه در گیمپلی بازی. یکی از بخشهای سخت نقد و بررسی Life is Strange: True Colors هم همین موارد بیهوده بودند.
به طور کلی گیمپلی True Colors مشابه چیزی است که در گذشته از این فرنچایز دیدهایم. با این تفاوت که استعداد خاص الکس باعث شده تا از دیگر موارد این سری بازی جدا شود. همینطور اینکه به طور واضح شما میتوانید تلاش سازندگان را برای جذاب کردن این بازی ببینید.
از منظر جلوههای صوتی و دیداری، Life Is Strange: True Colors اثری بسیار باکیفیت است و در حقیقت بزرگترین پیشرفت Life is Strange: True Colors نسبت به نسخههای پیشین در کیفیت ارائه آن نهفته است. بازی از نظر فنی در بحثهایی مثل نرخ فریم دارای یک سری ایراد است اما مهمترین جنبهی بخش فنی Life Is Strange: True Colors، بهبود قابل توجه انیمیشن صورتها است. یکی از مهمترین مشکلات اثار ماجراجویی که تلاش میکردند جلوههای دیداری واقعگرایانه را تقدیم مخاطب کنند، این بود که در قسمت انیمیشن چهرهها، ضعیف عمل میکردند و در نتیجهی آن بازیکن نمیتوانست آنطور که باید، احساسات کاراکترها را درک کرده و اینطور بود که ضعف انیمیشن روی خروجی قصه تاثیر میذاشت. دو بازی Twin Mirror و Tell Me Why از این مشکل رنج میبردند؛ Life Is Strange: True Colors اما آنقدر از منظر انیمیشن صورت پیشرفت کرده که در همان ساعات ابتدایی تجربهی بازی، این موضوع نمود پیدا کرده و مخاطب را به تحسین تیم تولید وادار میکند. حرکات چشمان، فرمهای صورت و جزئیات بسیار بالا در اجرای انیمیشنهای صورت، کاری کردهاند تا کاراکترها حتی در لحظاتی که دیالوگ ندارند هم بتوانند احساسات را به مخاطب انتقال دهند. همین مورد باعث شده به شکل کلی کیفیت داستانسرایی بازی بالا رفته و گیمر به شکل بهتری فرصت ارتباط برقرار کردن با شخصیتهای مختلف را کسب کند. همچنین شاهد بهترین طراحی و کیفیت از محیط اطرافتان خواهید بود. بازی به لطف گرافیک خیره کننده و جلوههای بصری رئال محیط به شدت زیبا و دلنشینی دارد. بدین صورت که میتوان برای دقایق متمادی در پارک هیون قدم زد و دریاچه را تماشا نمود. جزییات به کار گرفته شده در محیط و فضاسازیها به صورت قابل توجهی زیبا و هنرمندانه هستند.
موسیقی و صدا گذاری Life Is Strange True Colors
نهایتا نباید فراموش کرد که معمولا آثار این مجموعه تمرکز خوبی روی موسیقی داشته و به شکل خوبی از این بخش استفاده کردهاند. موسیقیهای این بازی با شرایط موجود مرتبط بوده و حس بسیار خوبی را به شما میدهد. دوبلاژ کاراکترها مخصوصا کاراکتر الکس (که تمامی حرکات و دیالوگهای او را اریکا موری اجرا کرده) در یک کلام فوقالعاده است. جدا از نویسندگی قصهها و کاراکترها، عملکرد تیم دوبلاژ بهاندازهای عالی و تحسینبرانگیز است که کاری میکند گیمر بهراحتی پای صحبت کاراکترها بنشیند، با آنها همراه شود، با آنها اشک بریزد، بخندد و مدتی را با آنها زندگی کند. موردی که اتمام بازی و جدا شدن از این کاراکترها را برای مخاطب، سخت میکند. آهنگسازی بازی هم کیفیت بالایی دارد. بازی از منظر موسیقیایی بیشتر با تکیه بر آهنگهای لایسنسشدهی خوانندگان و گروههای مطرح استوار است اما تیم آهنگسازی True Colors نیز وظیفهی خود را بهخوبی انجام دادهاند.
این مطلب راهم مطالعه کنید: بررسی بازی اسپایدرمن مایلز مورالز
نتیجه گیری و جمع بندی
در پایان اینگونه نتیجه گیری میکنیم که Life Is Strange True Colors اثری است که تجربهی آن به تمامی عاشقان سری «لایف ایز استرنج»، طرفداران بازیهای داستان محور و هواداران قصههای درام توصیه میشود. تلاش سازندگان Life is Strange برای این بازی بسیار ستودنی است. آنها تمام تلاش خود را کردند تا بهترین تجربه را به شما ارائه دهند. تجربهای که حتی با اتمام آن شما همچنان در این فکر هستید که اگر انتخاب دیگری میکردید چه میشد. پس اگر نسخههای قبلی از آن را بازی کردهاید و خوشتان نیامده، یک شانس دیگر به Life is Strange بدهید.
خرید بازی Life Is Strange True Colors
فروشگاه گنوپلی یک مرجع دوست داشتنی برای خرید بازیهای پلی استیشن ۴، بازیهای پلی استیشن ۵، بازیهای ایکس باکس وان و بازیهای ایکس باکس های جدید سری ایکس و سری اس است که شما میتوانید بازیهای مورد علاقه خود از جمله Life Is Strange True Colors را خریداری کنید.
همچنین یکی از خدمات جالب فروشگاه گنوپلی خرید و فروش بازیهای کارکرده و دست دوم است که شما میتوانید دیسکت بازیهایی که به پایان رساندهاید را از طریق گنوپلی به فروش برسانید و بازیهای جدید که دوست دارید را تهیه کنید.
فراموش نکنید اگر تجربه انجام این بازی را دارید حتما آن را از طریق سایت یا اینستاگرام گنوپلی با دیگران به اشتراک بگذارید.